دینداری در آخر الزمان

پیامبر اکرم (ص) : " نگه داشتن دین در آخرالزمان از نگه داشتن آتش در دست سخت تر است."

یکی هست

دلم تو حال و هوای , عطر نفسهای تو بود

نگاه پاک من فقط , پی قدمهای تو بود

پی قدمهای تو بود , نگاه قلبی که شکست

بذار بگه نگاه من , که توی قلبم " یکی هست "

                                                                                                                    بهنام خیری

...................................................................................................................

خواننده - آهنگساز - تنظیم : مرتضی پاشایی

ترانه سرا : مهرزاد امیرخانی


یکی هست , تو قلبم , که هر شب واسه اون مینویسم و اون خوابه

نمیخوام , بدونه , واسه اونه که قلب من این همه بی تابه

یه کاغذ , یه خودکار , دوباره شده همدم این دل دیوونه

یه نامه , که خیسه , پر از اشکه و کسی بازم اونو نمیخونه


یه روز همین جا توی اتاقم , یه دفعه گفت داره میره

چیزی نگفتم , آخه نخواستم دلشو غصه بگیره

گریه میکردم درو که میبست , میدونستم که میمیرم

اون عزیزم بود , نمیتونستم جلو راشو بگیرم


میترسم , یه روزی , برسه که اونو نبینم بمیرم تنها

خدایا , کمک کن , نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا

سکوته , اتاقو , داره میشکنه تیک تاک ساعت رو دیوار

دوباره , نمیخواد , بشه باور من که دیگه نمیاد انگار

نیاز + ته راه جوونیهام

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت (‌ در وب سایت آکادمی ترانه ) : 3229106 - 73066


شبا تصویری از بارون ،‌ تو چشمای تو میذارم

هنوزم من نمیدونم , چه احساسی به تو دارم


هنوزم خستگیهامو , کنار آینه میچینم

تورو من شب به شب آخه , کنار ماه میبینم


نمیدونی تو این قصه , نگاه تو نیازم شد

رسیدن به تو و چشمات , دعای هر نمازم شد


تو این شبهای تکراری , به شدت غرق تشویشم

یه روزی تو همین روزا , به گریه مبتلا میشم


یه روزی تو همین روزا , توی تنهایی میپوسم

به جای بوسه رو لبهات , لبای اشکو میبوسم

.............................................................................................

ترانه بالایی کمی کوتاه بود به همین دلیل خواستم یه ترانه دیگه هم کنارش منتشر کنم که امیدوارم

مورد پسند باشه ….


ته راه جوونیهام

مسیرم پر شده از درد ،‌ پی یک راه برگشتم

پشیمونم که رویامو ،‌ ته این جاده میگشتم


پشیمونم که معنی ،‌ ته راهو نفهمیدم

تمام عمر بیهوده ،‌ تا پای جون جنگیدم


دیگه چیزی نمیتونه ،‌ واسم تسکین غم باشه

بذار حداقل این روزا ، یه سایه رو سرم باشه


آخه میترسم از روزی ،‌ که سایه ت از سرم کم شه

ته راه جوونیهام ،‌ زمین خوردن نصیبم شه

هر روز تمرین میکنم

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 3229106 - 71677


یه مدت هست تو شعرام

حرفای عاشقانه نیست

بغضمی که توی سینمه

حتی تو این ترانه نیست


حرفام مثل نیش مار

روزام تکراری شدن

لبخند های گریه دار

انگار اجباری شدن


هر روز تمرین میکنم

دلتنگیامو روبروت

بیزارم از اوج صدا

بیزارم از عمق سکوت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برااام درد بی کسی

چند وقتیه باور شده

طفل ضعیف غصه هام

این روزها مادر شده


داد زمین و آسمون

باور کن از بیدادیه

امروز این شب گریه ها

ارثیه اجدادیه


هر روز تمرین میکنم

دلتنگیامو روبروت

بیزارم از اوج صدا

بیزارم از عمق سکوت

درد توی سینه

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71428 - 71235


با این دردی که توی سینه مونده

دلم راضی نمیشه با تو بد شم

کمک کن شور پروازم بگیره

تو اَبرا از یه حس ساده رد شم


با این دردی که توی سینه دارم

به شوق دیدنت بیدار میشم

تو آغوشم یه حسی گیر کرده

دارم دیوونه و بیمار میشم


میخوام خالی بشم از بغض و گریه

واسه احساس پاک تو بمیرم

کمک کن از دل بیمار عمرم

دوباره تازگی رو پس بگیرم


دلت رو تکیه کن واسه نگاهم

دلی که از گذشته غصه داره

به چشمای ترم شعله بزن تا

مثل سابق واسه عشقت بباره


یه احساسی توی قلبم نشسته

که هر لحظه دارم بی تاب میشم

میام تا بشنوی حرفامو اما

دوباره پیش چشمات آب میشم


یه لحظه فکر تو سمتم رها کن

کمی دردو جدا کن از تو سینم

باید لمسم کنی تا من عزیزم

بازم تو خواب چشماتو ببینم

ما

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71401 - 70543


دیگه بین من و تو " ما " , فقط یک واژه سرده

الفبای خیال من , جدایی رو بغل کرده


یه حرف تازه رو داره , به جای " ما " نشون میده

نمیدونم واسه ی " ما " , چه خوابای بدی دیده


توی دفتر تماشا کن , ببین شاید یه " ما " باشه

یکی داره نمکهاشو , روی زخمام میپاشه


یه کم بهتر بگرد آخه , دارم از ترس میلرزم

از این تاریکیا که نه , من از حس تو میترسم

من از حس تو میترسم …….


آخه من که نمیدونم , کجا این حرفو گم کردم

همون بهتر که از راه ِ , نرفته زود برگردم


شاید تقصیر " ما " هم نیست , شاید قسمت همین بوده

همیشه پشت حرف من , یه دنیا نقطه چین بوده ………


دیگه بین من و تو " ما " , فقط یک واژه سرده

یه عمره خاطرات من , با اشک و بغض هم درده


من سرسخت بدجوری , تو این روزا ترک خوردم

نپرس از " ما " آخه شاید , حواست نیست , من مُردم ……..

…………………………………………………………………………………………………………….

پا نوشت :

ترکیب " حواست نیست من مُردم " میشه گفت تغییر یافته ترکیب " شاید مُردم حواسم نیست " ( روزبه بمانی در

ترانه  احساس آرامش ) و عبارت " من سرسخت " هم ترکیب بسیار زیبایی بود که در ترانه " بی ترانگی " خانم

زهرا ذوالقدر " عزیز که در سایت آکادمی هم منتشر شد دیدم ......

یه وقتا ......

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71374 - 69616


یه وقتا میشه با یک فرش ، تو عرش آسمون جا زد

میشه با درد عاشق شد , دلو آسون به دریا زد

یه وقتا حتی یک دست هم , میتونه با صدا باشه

یه وقتا خود ابلیس هم , میخواد سمت خدا باشه  ؟؟؟؟ 1


یه وقتا میشه تقدیرو ، به دست آسمون ها داد 

میشه حرف یه دنیا رو ، توی یک بیت هم جا داد

میشه از ریزش یک برگ ، زوال عمرشو فهمید

ولی از ریزش میوه ، کمال عمرشو فهمید     ؟؟؟؟ 2


یه وقتا میشه کابوس رو ، با یک تعبیر زیبا کرد

میشه دل زد به طوفانی ، که آرامش رو معنا کرد  ؟؟؟؟ 3

یه وقتا  واسه ما بودن , باید از هرکسی ترسید

آخه تو چشم خیلی ها , نمیشه سادگی رو دید


یه وقتا میشه از دنیا ، یه جور دل کند و عاشق شد

تو دریا جای کشتی ها ، سوار موج قایق شد

میشه از خط پیشونی ، جوونی ها رو وصفش کرد

یه وقتا حتی از دین هم ، میشه بخشی رو حذفش کرد   ؟؟؟؟ 4

.............................................................................................................

یه وقتا میشه با یک فرش , تو عرش آسمون جا زد

یه وقتا کاغذ غم رو ، تا 9 بار هم میشه تا زد   ؟؟؟؟ 5

میشه با غصه پیری رو ، تو قلبای جوونا کاشت

یه وقتا واسه مُردن هم ، میگن باید مجوز داشت  ؟؟؟؟6


یه وقتا راست ترین حرف رو ، باید از بچه ها پرسید

میشه از درد بی دردی ، یه ردی از جهنم دید

یه وقتا باید عطر غم , به دور درد دل پیچید

یه وقتا از دل آتیش , گلای سرخ میشه چید  ؟؟؟؟ 7


یه وقتا سقف رو سر هم ، میشه آوارْ روی ما

آخه آدم یه وقتایی ، میفته بد جوری از پا

میشه از فرط یک غصه ، به خندیدن تظاهر کرد

میشه تو چشم یک عاشق ، نوشت که عشق یعنی درد


یه وقتا میشه از روزم ، مثل تاریکیا ترسید

یه وقتا درد مردم رو ، باید از خندشون فهمید .......
......................................................................................................................

پا نوشت ها :

1. تو یه کتابی خوندم که یه بارشخصی ( نمیدونم توی خواب یا توی دنیای وهم و خیال ) شیطان رو میبینه که در

حال خوندن نماز هستش ...........بسیار تعجب میکنه و از شیطان میپرسه " تو که خودت همه مردم رو به بدی و

گناه دعوت

میکنی حالا خودت داری خدا رو عبادت میکنی ؟ " ..........شیطان هم در پاسخ میگه که " درسته که من از

بندگی ساقط شدم ، ولی اون که از خدایی ساقط نشده ..... "


2. برگها وقتی زمین میفتن که فصل خزانشون رسیده و یه جورایی عمرشون به آخر رسیده ولی برعکس میوه ها

  وقتی زمین میفتن که عمرشون به حد کمال رسیده و کاملا آماده زمین افتادن هستند ......

3. همیشه هم قبل از طوفان و هم بعد از طوفان یه آرامش خاصی تو اون فضای موجود حاکم میشه پس یه

جورایی میشه

گفت که همین طوفان باعث میشه که ما معنای آرامش رو بهتر درک کنیم ......

4. مسلمانی رو تصور کنید که قصد داره فریضه واجب نماز رو به جا بیاره ولی از طرف دیگه ای هم خطر مرگ 

جونش رو تهدید میکنه .....خب تو چنین شرایطی آموزه های دینی ما اجازه میده که فرد برای حفظ جون خودش و


برای حفظ سلامتیش بخشهایی از نماز رو حذفش کنه ......مثلا به جای حمد و سوره فقط حمد رو بخونه و

کارهایی مثل این ( که دیگه توضیح بیشتر از این توی تخصص من و امثال من نیست)


5. میگن هیچ کاغذی رو نمیشه بیشتر از 8 بار تا زد .............یعنی هیچ کاغذی نیست که 9 بار تا خورده باشه

که این بیت هم به زبان خودش به این مساله اشاره کرده......

6. درسته که سن امثال من قد نمیده ولی خب شنیدیم که دوران جنگ نوجوون ها و جوونهای زیادی با وجود اینکه


سن کمی داشتن , ولی مشتاقانه داوطلب میشدن تا تو جبهه ها حضور داشته باشن .........خودشون رو آماده

کرده بودن برای

شهید شدن ( که خیلیا هم به آرزوشون رسیدن ) ....ولی به خاطر همین سن کم از اونها برای حضور در جبهه

مجوز کتبی و رضایت والدین رو میخواستن ......

7. این بیت هم اشاره داره به معجزه حضرت ابراهیم ( ع ) که به خواست خدا آتش بر روی حضرت گلستان شد


و سخن آخر اینکه " ببخشید از کلمات " یه وقتا و میشه " زیاد استفاده کردم ولی خب این رو هم میتونید بذارین

به حساب بی تجربگی من ..........سعی میکنم بیشتر مطالعه کنم تا بتونم آثار با کیفیتی رو منتشر کنم .......

یا علی .........

احساس

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71360 - 69340


دیدی احساس ما چی شد ، اسیر واژه ها بودیم

شاید آلوده عشقیم ، شاید احساس آلودیم


به جای سین احساسو ، پای هفت سین می چیدیم

شاید حتی یه وقتایی ، تو خواب هم شعر می دیدیم


توی هر متن زیبایی ، پی قافیه میگشتیم

ولی تو اوج احساسات ، به جای قبلی برگشتیم


یه عمری خط خطی کاشتیم ، توی گلدون شعرامون

ولی از گل جدا بودیم ، حتی توی خیالامون

..............................................................................................................

همیشه حرف قلبا رو ، توی شعرا هدر دادیم

برای قافیه سازی ، به هر چاهی می افتادیم


برای اسب بیداری ، خیالمون رو سُم کردیم

اگه ساکت شدیم الآن ،‌ شاید احساس رو گم کردیم


توی هر فصلی از هرسال ، به شعرا تکیه میکردیم

به دور از چشم این مردم ، یه گوشه گریه میکردیم


شاید چشمای خیس ما ، به احساسات عادت کرد

ولی دستای تقدیر هم ، به شعر ما خیانت کرد

به حس ما ، خیانت کرد ….


دیدی احساس ما چی شد ؟ …….

یک عمر

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 3229106 - 69118


ازم چیزی نمیپرسی ، ولی عمریه داغونم

یه حسی مثل بیماری ، سرایت کرده تو خونم


سرم پایینه از شرم و ، حیایی که نمیبینم

آخه یک عمره که غصه ، توافق کرده با سینم


یه عمری آرزوهامو ، با قلب تو یکی کردم

دیگه مُردم آخه از بس ، با فکرت زندگی کردم


پی حرفای تو عمری ، هوس رو از دلم روندم

تمام من هدر رفته ، از اینکه پای تو موندم

.............................................................................................................

چقدر این بغض سنگینه ، دارم به گریه می افتم

شاید هیچوقت از حسم ، نباید با تو میگفتم


نباید قلب سادم رو ، زیر پای تو میدیدم

آخه بد موقعی دارم ، تقاص عشقو پس میدم


ازم چیزی نمیپرسی ، ولی عمریه داغونم

یه حسی مثل بیماری ،‌ سرایت کرده تو خونم


کدوم درده نمیدونم ، نشسته عمری تو سینم

حتی پشت زمین خوردن ، بزرگی رو نمیبینم

خرافاتی

ترانه سرا :‌بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 3229106 - 68896


دریا رو آرزو کردم ، ولی دنیا سرابش کرد

تمام آرزوهامو ، با دست تو خرابش کرد


تو ذهنم غرق کابوسم ، تو تشویشو نمیبینی

دیگه میرم تو که آخه ، به پای من نمیشینی

به این تنهایی عادت کن ، دارم میرم به بیراهه 

برای ما عزیز من ، جدایی آخرین راهه


حواسم محو چشماته ، دلم آروم نمیگیره

خرافاتی شدم شاید ، ولی پای توهم گیره

دیگه این لرزش دستا ، دلیلش بی تو بودن نیست

تو آرومی نمیدونی ، آخه حالت مثل من نیست

......................................................................................................

میدونم راه من دوره ، میدونم اشتباه کردم

ولی تو خاطرت باشه ، که هرگز برنمیگردم


تو ذهنم غرق کابوسم ، تو تشویشو نمیبینی

دیگه میرم تو که آخه ، به پای من نمیشینی

به این تنهایی عادت کن ، دارم میرم به بیراهه

برای ما عزیز من ، جدایی آخرین راهه


حواسم محو چشماته ، دلم آروم نمیگیره

خرافاتی شدم شاید ، ولی پای توهم گیره

دیگه این لرزش دستا ، دلیلش بی تو بودن نیست

تو آرومی نمیدونی ، آخه حالت مثل من نیست

من و تو

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71333 - 68638


تو میدونی چه حرفایی ، نگاه من بهت میگه

من و تو هر دو قلبامون ، گره خوردن بهم دیگه


من و تو هر دو تا عشقو ، تو چشم اون یکی دیدیم

هنوز اما نمیدونیم ، تقاص چی رو پس میدیم


یه حرفایی رو میشه زد ، یه حرفایی رو میشه گفت

من و تو دردمون اینه ، ولی اینو نمیشه گفت


همیشه پای حرفامون ، قسم به عشق میخوردیم

من و تو خسته راهیم ، یه عمره از خودی خوردیم

.................................................................................................

دارم دلشوره میگیرم ، از این که پای هم هستیم

نمیتونم بگم ای کاش ، من و تو دل نمیبستیم


میگفتیم مال هم میشیم ، میگفتیم برنمیگردیم

میگفتن عشق یک درده ، ولی باور نمیکردیم


یه حرفایی رو میشه زد ، یه حرفایی رو میشه گفت

من و تو دردمون اینه ، ولی اینو نمیشه گفت


شبا حالم بهم میگه ، ته امروز فردا نیست

یه عمره با خودم میگم ، رسیدن مال ماها نیست

آلوده

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71324 - 68209


تو گوشم چیا زمزمه میکنی ، که دل تسلیم حرفای تو میشه

توی چشمات چی رو مهمون کردی ، که دریا رنگ چشمای تو میشه

که دریا رنگ چشمای تو میشه


بگو شب رو چه جور تسخیر کردی ، که شب درگیر رویای تو میشم

تو تصویرم تو مثل ماه میشی    ، منم محو تماشای تو میشم

دارم تسلیم چشمای تو میشم 


تو بودی علت شب گریه هامو ، دلیل و منطق دیوونگیهام

پی رد قدمهای تو میرم ، پی تصویری از آلودگیهام


به رنگ سرخی لبهای ساحل ، به رنگ بوسه های سرد بارون

قسم به ناز چشمای عزیزت ، شدم دیوونه عشق تو آسون

شدم آلوده احساس بارون

........................................................................................................

ببین حتی شنهای روی ساحل ، تو سرخی مثل لبهای تو میشن

ببین که آسمون - ماه و ستاره ، تو شب تصویر چشمای تو میشن

دارن درگیر احساس تو میشن 


بگو شب رو چه جور تسخیر کردی ، که شب درگیر رویای تو میشم

توی چشمات چی رو داری عزیزم ، که از ناز نگاهت سیر نمیشم

دارم آلوده عشق تو میشم


ببین سهم منو از این علاقه ، همیشه تحت تاثیر تو بودم

آره آلودگی تعریف من شد ، از اون روزا که درگیر تو بودم

واژه روی لب

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 3229106 - 67652


صدامو لا به لای تو ، پی تصویر گم کردم

کنار سایه ی سردت ، دلم میخواست برگردم


تو یه راهی قدم داری ، که دستم از تو کوتاهه

یه واژه رو لبم میگه ، یه دنیا بین ما راهه

یه دنیا بین ما راهه …….


یه خطی از ترانم رو ، روی قبر تو میبینم

یه باغی از گل مریم ، پای عکس تو میچینم


طوافت میکنم هر شب ، میدونم برنمیگردی

نوشتم روی این دیوار ، که تنهایی سفر کردی

تو تنهایی سفر کردی ……….

................................................................................................

یه خونه زیر و رو میشه ، هنوزم روز تاریکه

دلم آرومه وقتی که ، به احساس تو نزدیکه


یه حرفی تو دلم مونده ، داره دنیامو میگیره

مثل ماهیِ دوراز آب ، روی این خاک میمیره

روی این خاک میمیره ………


صدامو لابه لای تو ، پی تصویر گم کردم

کنار سایه ی سردت ، دلم میخواست برگردم


تو یه راهی قدم داری ، که دستم از تو کوتاهه

یه واژه رو لبم میگه ، یه دنیا بین ما راهه

یه دنیا بین ما راهه ........

بدون بال و پر

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 3229106 - 67316


یه حس مبهمی توی وجودم , فقط عطر تو رو احساس میکرد

شکسته تو کویر سرد چشمات , بدون بال و پر پرواز میکرد


یه سنگی از دل اندوه میخورد , به بال خستگیهای ترانم

هنوزم جای زخم بی وفایی , نشسته توی بغض عاشقانم


به چشمای کدوم قلب شکسته , دوباره چشم میبندی نگارم

دوباره چتر تو وا کن عزیزم , میخوام دور از نگاه تو ببارم


به فکر پنجره بودم همیشه , به فکرعطر شبنم بوی بارون

دارم پر میزنم سمت نگاهت , توی سرمای دلگیر زمستون

.........................................................................................................................

بدون بال و پر بودم , با قلب من مدارا کن

بشین تا آخرین لحظه , سقوطم رو تماشا کن


بشین تا لحظه ی مرگم , ببین وابستگیهامو

تو آغوشت بگیر بازم ، سکوت خستگیهامو


یه حس مبهمی توی وجودم , فقط عطر تو رو احساس میکرد

شکسته تو کویر سرد چشمات , بدون بال و پر پرواز میکرد


یه سنگی از دل اندوه میخورد , به بال خستگیهای ترانم

هنوزم جای زخم بی وفایی , نشسته توی بغض عاشقانم

بارون احساس

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71271 - 67192


کجا رفتی که اینجوری ، دارم دلشوره میگیرم

کجا رفتی که تنهام و ، دارم تو گریه میمیرم


همش دیوونگیهامو ، به پای عشق میذارم

دلم میخواد تو رو بازم ، توی قلبم نگه دارم


بیا برگرد نذار چشمام ، اسیر گریه و غم شه

نذار تنهایی شبها ، دوباره همدم من شه


ببین شبها بدون تو ، داره با گریه سر میشه

بازم بارون احساسم ، داره بی تو هدر میشه

...............................................................................................................

بذار عادت کنم اینبار , به اینکه پیش من هستی

به اینکه حس چشماتو , به قلب عاشقم بستی


همش چشماتو میبندی ، به روی گریه های من

همه دنیارو پر کرده ، صدای گریه های من


بیا برگرد نذار چشمام ، اسیر گریه و غم شه

نذار تنهایی شبها ، دوباره همدم من شه


ببین شبها بدون تو ، داره با گریه سر میشه

بازم بارون احساسم ، داره بی تو هدر میشه


لحظه

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71262 - 67020


همون روز که با غصه همدم شدی ، تصور نکن آسمون ساکته

تو اون لحظه ی تلخ تنهاییات ، همیشه یکی هست که همراهته

همیشه یکی هست که همراهته


یکی هست که میدونه حال تو رو ، میدونه همش داری رنج میکشی ( میدونه که داری عذاب میکشی )

همیشه وقتی زمین میخوری ، همون لحظه حس کن که نزدیکشی

همون لحظه حس کن که نزدیکشی


همش گناه کردی و چشماشو بست ، دلت پرکشید واسه کی بنده شد

ببین لطف و مهربونی رو که ، خدا از گناه تو شرمنده شد

خدا از گناه تو شرمنده شد


بازم چشم بستی به دستای کی ، بیا شرک رو از تو نگاهت بچین

همون لحظه که غرق ماتم شدی ، یه لحظه خدا رو کنارت ببین

یه لحظه خدا رو کنارت ببین

ببین

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71244 - 66771


ببین قلب شکستم رو ، ببین که پیشت آرومم

بیا از عشق صحبت کن ، گل زیبا و معصومم


ببین که بی تو شبها رو ، با گریه غرق احساسم

شبا رو بی تو سر کردم ، ولی عطرت رو میشناسم


همیشه مهربونی رو ، تو چشمای تو میدیدم

ببین واسه نگاه تو ، یه گل از تو دلم چیدم


یه گل که عطرتو داره ، میگیرم توی آغوشم

با این لبخند شیرینت ، لباس عشق میپوشم

.......................................................................................................

ببین که عاشقت موندم ، ببخش که اشتباه کردم

یه کاری کن عزیز من ، به آغوش تو برگردم


ببین که عشق تو امشب ، حجاب غم سرم کرده

نگاه مهربون تو ، منو عاشق ترم کرده


همیشه مهربونی رو ، تو چشمای تو میدیدم

ببین واسه نگاه تو ، یه گل از تو دلم چیدم


یه گل که عطرتو داره ، میگیرم توی آغوشم

با این لبخند شیرینت ، لباس عشق میپوشم

راه برگشت

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) : 71194 - 65865


اسیر چشای کی شد قلب تو ، میبینی اسیر غمه قلب من

هم آغوش غم میشم از دست تو ، بیا و توگوشم یه حرفی بزن


یه حرفی بزن تا که باور کنم ، نذار قلب من جایی وابسته شه

بذار حس کنم دست گرم تو رو ، نذار راه برگشتنم بسته شه


تو دستای کی قلبت آروم گرفت ، کی اسم منو با هوس خاک کرد

بگو کی گرفت جامو تو قلب تو ، همه عشقمو از دلت پاک کرد


به جز من کی پای غم تو نشست ، کی از اشک چشمای تو پیرشد

کی بود که گذشت از دل وعشق تو ، کی از بوسه روی لبات سیر شد

………………………………………………………………………………………………………………………

دیگه عطر تو رفته از این اتاق ، خیانت نکن به دلی که شکست

واسم رد پاهای تو گم شده ، بگو عشق تو به دل کی نشست


بگو داره میره دلت پیش کی ، بگو که دلت واسه کی تنگ شد

داری میری تا بی تو تنها بشم ، آره عشق من قلب تو سنگ شد


به چشمای کی خیره میشه چشات ، بگو اشک چشماتو کی پاک کرد

بگو کی گرفت جامو تو قلب تو ، همه خاطرات منو خاک کرد


به جز من کی پای غم تو نشست ، کی از اشک چشمای تو پیر شد

کی بود که گذشت از دل وعشق تو ، کی از بوسه روی لبات سیر شد

احساس مبهم

ترانه سرا : بهنام خیری

شماره ثبت ( در وب سایت آکادمی ترانه ) :  71176 - 65669


تا کی میخوای پای عشقش بسوزی ، چشاتو به در قلبش بدوزی

میدونم باورش واست چه سخته

تا کی میخوای با این غمها بسازی ، دلو آسون پیش چشماش ببازی

باید باور کنی عشق تو رفته


آره قلبت پیش چشماش اسیره ، ولی از پیش چشمات داره میره

دلت با غم داره آروم میباره

توی خوابت کنار تونشسته ، ولی رفته دلو آسون شکسته

بغل میگیری عکسش رو دوباره


یه گوشه عکس چشماشو میبینی ، یه گوشه میری و تنها میشینی

میشینی سرروی زانو میگیری

آخه تا کی باید طاقت بیاری ، دوباره پا روی قلبت بذاری

یه فکری کن داری از دست میری


بذار آروم بگیره قلبت اینبار ، از این احساس مبهم دست بردار

چه آسون به دروغاش تکیه کردی

میدونم قلب تو آروم نمیشه ، دیگه تنها شدی واسه همیشه

به جای اشک شبا خون گریه کردی